به رگهاى دل این آدمى گوشتپارهاى آویزان است که شگفتتر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را مادهها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندىاش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
:: خانه
:: مدیریت وبلاگ
:: پست الکترونیک
:: شناسنامه
:: کل بازدیدها: 109633
:: بازدیدهای امروز :10
:: بازدیدهای دیروز :1
:: RSS
vدرباره من
vلوگوی وبلاگ
v لینک وبلاگ دوستان
حمیدعلیمیسیدجوادذاکرثارالله...پخش مستقیم ازحرم امام حسین
vمطالب قبلی
زمستان 1385
vآهنگ وبلاگ
vوضعیت من در یاهو
یــــاهـو
vاشتراک در خبرنامه
vجستجو در وبلاگ
! یااباالفضل العباس(ع)
شنبه 85/11/7 :: ساعت 12:23 عصر
¤نویسنده: امیرمشتاقیان
? نوشته های دیگران()